من یک دخترم
مرا پریشانی موهایت نه
مرا ته ریش مردانه ات
دیوانه میکند
من یک دخترم
مرا پریشانی موهایت نه
مرا ته ریش مردانه ات
دیوانه میکند
تو تنها دعای قشنگ منی
خدا میشود استجابت کند
مبادا یکی از خدا بی خبر
برای خودش انتخابت کند
بعضی وقتا هس که دوس داری
کنارت باشه
محکم بغلت کنه
بذاره اشک بریزی
راحت شی
بعد آروم تو گوشت بگه
دیوونه من که باهاتم
دلتنگ این طور
بغل کردناتم
آغوش تو
امن ترین
جای دنیاست
گاهی دلم تنگ تو میشود
به تمام دلایلی که نیستی
و به اجبار آروم می گیرم
چه اجبار تلخی
امشب دلم واسه داشتنت
پر که نه
پرپر میزنه
واسه بودنتو
بغل کردنت
اینکه سرمو رو شونه هات بذارمو و بگی
فقط مال خودمی
بودنت را دوس دارم
وقتی پنجه در کمرم حلقه میکنی
و به آغوشت سفت مرا می فشاری
و وادارم میکنی
که به هیچکس فک نکنم 'جز تو'
چقدر بده ک بدونی
هیچوقت بهش نمیرسی
ولی بازم نتونی ازش دل بکنی
به چشمایت بگو نگاهم نکنن
بگو وقتی خیره ات میشوم
سرشان به کار خودشان باشد
نه که فک کنی خجالت میکشم...نه!!!!!
حواسم نیس...عاشقت میشوم.....
تعداد صفحات : 2